...

سیاست‌ها و راهبردهای پیش رو برای توسعه آموزش‌عالی ایران

سخنران: دكتر جعفر توفیقی داریان

چكيده: مروری بر تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که سرمایه گذاری در زیر ساخت های توسعه علم و فناوری مهمترین عامل در پیشی گرفتن آنها در عرصه های صنعتی، اقتصادی و نظامی بوده است. در حال حاضر نیز توانمند سازی علمی و فناوری و توسعه سرمایه های انسانی خلاق و نوآور مهمترین بخش از سیاست گذاری این کشورها را تشکیل می دهد. اختصاص بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی در مواردی بیش از چهار درصد به تحقق سیاست ها و راهبردهای این بخش گواهی بر این مدعاست. در کشور ما ایران نیز در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با درک اهمیت و ضرورت توسعه علمی و تربیت نیروی انسانی فرهیخته و کارآمد سیاست های متنوع و گسترده ای بدین منظور وضع شد تا جائیکه امروز شاهد توسعه و استقرار بسیاری از زیر ساخت های علمی و فناوری در سرتا سر کشور هستیم و می توان ادعا نمود که نظام آموزش عالی، پژوهش وفناوری کارنامه روشنی را به مسولان و مردم ارائه نموده است. البته بدیهی است که هر حرکت عظیم و پیچیده به ویژه در یک مسیر پر پیچ و خم و پر فراز و نشیب مصون از نقطه ضعف و خطا نیست و عقل و تدبیر مدیریتی اقتضا می کند عملکرد، سیاست ها و راهبردهای توسعه علمی به طور مستمر مورد ارزیابی و بازنگری قرار گیرد و متناسب با تحولات محیط ملی و بین المللی و به ویژه پایش روند های جهانی علم و فناوری مبتنی بر آینده پژوهشی سیاست های بهبود وضع شود و تصمیمات جدیدی اتخاذ گردد. به عنوان مثال در سال های اول انقلاب ضرورت داشت سیاست های توسعه کمی به منظور افزایش دسترسی به آموزش عالی به سرعت دنبال شود و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی افزایش یابند تا سرمایه انسانی در کشور شکل بگیرد. اما امروز با گذر از بحران کمبود عرضه نیروی انسانی توجه به کیفیت و استاندارد سازی آموزش عالی و تعامل بیشتر با نیاز های بازار کار و جامعه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. همچنین با وضع سیاست های پژوهشی از جمله راه اندازی دوره های تحصیلات تکمیلی و توسعه زیر ساخت های پژوهشی و تصویب سیاست های تشویقی خوشبختانه تولیدات علمی ایران از وضعیت رکود در سال های اول بعد از انقلاب به چایگاه قابل قبول در بین کشورهای تولید کننده مدارک علمی ارتقا یافته و اکنون شرایط ایجاب می کند که به منظور افزایش کیفیت مقالات و مدارک علمی و تولید دانش اصیل و در مرزهای دانش و پژوهش های ماموریت گرا در سیاست های پژوهشی تجدید نظر شود تا رتبه کشور در استنادات و نقوذ در صنعت نیز بهبود پیدا کند. شگل کیری پارک های علم و قناوری به عنوان زیر ساختی برای توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت و تبدیل دستاوردهای پژوهشی دانشگاه ها و موسسات پژوهشی به فناوری و سپس تجاری سازی فناوری و تکمیل چرخه علم تا ثروت و شکل گیری محیط های نوآوری بدون شک از سیاست های بسیار تحسین برانگیز در نظام علم و فناوری است.

این بحث مروری است بر راهی که در نظام علمی آمده ایم و نگاهی گذرا به دستاورد هایی که حاصل شده است و در نهایت نگاهی اجمالی به آینده و راهی که پیش رو داریم تا ان شالله بتوانیم با تلاش ها و کوشش های خالصانه و صادقانه همه پژوهشگران، فناوران، اندیشمندان، اساتید و متخصصان در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی و همچنین در واحد های تحقیق و توسعه صنعت به افق ها و چشم اندازهای رفیع تری برای ایران عزیز در جامعه جهانی دست پیدا کنیم.

دریافت اسلایدهای سخنرانی

خدمات متقابل آموزش عالي و آموزش و پرورش: حلقه گم شده توسعه

سخنران: دكتر سهيلا غلام‌آزاد

چكيده: يكي از شاخص‌هاي توسعه‌يافتگي كشورها، نظام تعليم و تربيت يك‌پارچه، يعني آموزش مدرسه‌اي و دانشگاهي، در آن‌هاست. در حقيقت، زيرساخت‌هاي هر كشور (توسعه يافته يا در حال توسعه)، متناسب با كيفيت آموزشي در مدرسه و دانشگاه، شكل مي‌گيرد. بدين سبب است كه در كنار تربيت نيروهاي متخصص، ارائه خدمات علمي به ساير نهادهاي آن كشورها،‌ از جمله وظايف آموزش عالي است. ايجاد چنين ارتباطي بين دانشگاه‌ها و حوزه‌های گوناگون صنعت، اقتصاد، علوم پزشكي و تمام بخش‌هاي ديگر، در رابطه با حل مسائل مختص به هر كدام، مورد انتظار است. اين در حالي است كه آموزش و پرورش، تقريباً تنها نهادي است كه مسئوليت تأمين نيروي انسانيِ كارآمد را جهت ورود به چرخه آموزش عالي دارد و به استناد اسناد و يافته‌هاي پژوهشي ملي و جهاني، به جرأت مي‌توان گفت كه در اين بين، آموزش عمومي در ايران، كمترين توجه را از جانب آموزش عالي و به خصوص استادان دانشگاه، دريافت كرده است. اين گسست،‌ باعث بي‌قوارگي و نامتعادل شدن آموزش مدرسه‌اي و دانشگاهي، در ايران شده است. بدين سبب،‌ لازم است كه استرتژيست‌هاي آموزش و پرورش و آموزش عالي به طور مشترك، براي شناخت يكديگر، آشنايي با چالش‌هاي هر كدام و ديدن هر دو در يك پيوستار،‌ تلاش كنند تا با هم‌انديشي‌ها و انجام مطالعات دقيق، بتوانند ارتباطات معناداري بين اين دو نهادِ به شدت اثرگذار و حذف-نشدني در هر جامعه به وجود آورند كه مبتني بر درك متقابل و شناخت عميق و همه‌جانبه از هم باشد. در اين صورت، مي‌توان اميدوار بود كه بر اساس چنين يافته‌هايي، برنامه‌هاي عميق، غيرشعاري،‌ منعطف، واقع‌بينانه و آينده‌نگر طراحي شوند و مسير اجرايي شدن آن‌ها با حفظ استقلال دانشگاه‌ها و دوباره‌نگري در تربيت معلمان، تسهيل شود.

دریافت اسلایدهای سخنرانی